دنیای ما پیغوم سر بسته نبود

ساخت وبلاگ
اما

یه روزی میام همینجا می نویسم من از همتون بهترم، من آدما رو پله نکردم برای رسیدن به چیزایی که میخوام. من خودم پل شدن برای خودم، من همیشه تنها بودم، قبل از هشت صبح روز شنبه هیژدهم تا همین امروز قبل از نیمه شب دوازدهم. من دایره ای تو خالی از نبودن بودم، اما نبودن نموندم، یه روز که خیلی دیر نیست می فهمید که هر چقدر زرنگ بودید و با حرفاتون نیشتر زدید من بزرگ تر شدم. تنها بزرگ شدم تنها اومدم تا همینجا، بقیشم تنها پیش میرم! اما اون روز نمیخوام هیچکدومتون حتی برام دست بزنید. توی همون چاه متعفن سال ها بی شعوریتون بمونید و لذت زندگی .... ببرید.

به روایت یک شاهد عینی...
ما را در سایت به روایت یک شاهد عینی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eternalnotea بازدید : 63 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 9:36