به روایت یک شاهد عینی

متن مرتبط با «عطری که از حوالی پرچم» در سایت به روایت یک شاهد عینی نوشته شده است

که کوچک دلم طاقت غم ندارم.

  • که کوچک دلم طاقت غم ندارم. آخرین نوشته‌ها نوشته‌های پیشین بخوانید, ...ادامه مطلب

  • یه روز دیدمتو تازه شدم از نو

  • یه روز از تو گذشت هزار سالم شد, ...ادامه مطلب

  • پرواز مستقیم

  • کاش همه چیز یه خواب بین ساعت 4 تا 5 و ربع عصر بود، به همون گنگی که از خواب بیدار میشی نمیدونی کجای دنیا وایسادی، به همون شیرینی کش و قوس های بعدش. اما متاسفانه همش واقعیته., ...ادامه مطلب

  • بال هایم برای تو پرواز خواهد کرد

  • ما از درد فقط با وداع زخم های چرکین شب آشناییم؛ خواب., ...ادامه مطلب

  • بعد از ظهر اسفندی گرم و بی حوصله

  •  چه خوب فهمید. , ...ادامه مطلب

  • از چاله تا چاه فقط وجود یه مامور ثبت نام خنگ

  • اینقدی که این ماه به من استرس وارد شد هیچوقت نشد! چرا اینقد باید اذیت بشم واسه یه کار روتین که ملت هر روز انجام میدن!!!, ...ادامه مطلب

  • از نیم فاصله تا تابلوی 35 تهران

  •                به روایت یک شاهد عینی                             Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • از اندوه تا سیل

  • مثل اینکه تیتر اول تمام روزنامه ها و خبرگزاری ها این باشد. اندوهی که آمده و نشسته و تا مدت ها هم مهمان این کوله بار بی بند شده. کشتار دسته جمعی و گور اشک هایی که تا سالها همینجا باقی میمانند نه برای باخبر شدن شخصی یا جلب ترحم فقط بخاطر دوری از خطر شکستن سدّ!  منبع ها موثق نیستند، اما پازل ها حرف ها حرکات همه و همه فقط خبرهای بد میدهند. بوی خونِ دل میدهند. سرفه های مزمن خشن مغزم برای نگفتن هر جمله تا مرز شکست بغض میرود.  کاش زن نبودم.   به فرشته ی باران بگویید زمین های خشک، تَر شدند چشم های منتظر اما  سرخ تر.. , ...ادامه مطلب

  • از عطری که دوستش نداشتم تا شبی که عاشقش بودم

  • ,عطری که ازحوالی پرچم وزیده است,عطری که از حوالی پرچم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها